این دومین پست وبلاگ هست که در اون درباره‌ی زبان انگلیسی صحبت میکنیم، پست قبلی رو با عنوان “یادگیری زبان انگلیسی: بدون درد و خونریزی” رو با یک کلیک میتونید بخونید. در پست قبل درباره‌ی این ایده صحبت کردیم که زبان انگلیسی از کلمات تشکیل شده و مثل هر پدیده‌ای دیگه‌ای مدل هشتاد/بیست براش صادقه و بیست درصد کلمات، هشتاد درصد حجم متون رو تشکیل میدن. پس ما اگر بتونیم اون بیست درصد کلمات که میشه بین دو تا سه هزار کلمه رو یاد بگیریم میتونیم درصد خوبی از متون زبان انگلیسی رو متوجه بشیم. و در باقی متن روش‌های موثر و عملی حفظ کردن لغات رو مرور کردیم.

پست قبل مشکل ریدینگ ما رو حل میکرد، یا حداقل مشکل ریدینگ من رو حل کرده و این تا الان حداقل بیشترین چیزی بوده که من از زبان انگلیسی لازم داشتم. اما اگر بخوایم بنویسیم چی؟ آیا بدون یاد داشتن گرامر میشه نوشت؟

به عنوان یک دولوپر جاهای زیادی وجود دارن که باید در اون‌ها باید به زبان انگلیسی بنویسم، داکیومنت کردن کدها، پرسش و پاسخ در استک اور فلو، نوشتن ریدمی برای گیتهاب، نوشتن پست برای مدیوم و حتا متن کامیت‌ها. گاهی این متن‌ها مثل کامنت‌های داخل کد یا کامیت‌ها در دسترس تعداد زیادی آدم نیست و اعتماد به نفس بیشتری برای نوشتنشون داریم ولی خیلی اوقات هم متون قرار هست که منتشر بشن و این کار رو سخت میکنه.

این احساس که نکنه یه غلطی گرامری دارم که ازش خبر ندارم(که بیشتر مواقع صحیحه:) ) یا نکنه دارم از کلمات نامتعارف استفاده میکنم و تعداد بیشتری از سوالات این چنینی.

برای حل این مشکل من چندتا راه حل به نظرم میرسه که به دو دسته‌ی کوتاه مدت‌ و بلند مدت تقسیم میشوند.

بیانیه عدم مسئولیت: من خودم در نوشتن خوب نیستم و هنوز خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی زیاد جای بهبود دارم، اما حس کردم نوشتن کارهایی که خودم برای بهبود انجام میدم خالی از لطف نباشه.نویسنده‌ی متن رو بیشتر به دید یک تجربه گرا نگاه کنید تا یک معلم زبان انگلیسی.

اول) راه حل های بلند مدت:

اگر شما دایره لغات خوبی داشته باشید، مانع اصلی نوشتن شما نه کلمات بلکه قوانین حاکم بین کلمات هست، در واقع همون گرامر.فهمیدن گرامر سخت و حوصله سربر هست و کابوس واقعی تازه وقتی به سراغ آدم میاد که میخواد قوانینش رو اعمال کنه. من مشخصا طرفدار گرامر خوندن نیستم هرچند ممکنه خیلی‌ها مخالف این موضوع باشند، اما چندتا راه خوب برای بهتر فهمیدن گرامر میشناسم:

الف) درست کردن یک چیت شیت شخصی:

من عاشق چیت‌شیت هام(جدول تقلب؟) نه تنها در دوران مدرسه اطلاعات رو طبقه بندی شده مینوشتم(برای مرور و گاها تقلب) بلکه حتا الان هم تعداد خوبی فایل اکسل دارم که توش چیزهای فراموش شدنی مربوط به برنامه نویسی رو کپی کردم و اینطوری کمتر در حین مزاحم سرورهای استک اورفلو میشم و سریع‌تر به پاسخ میرسم. در مورد گرامر هم به نظرم درست کردن یک چیت شیت میتونه ایده‌‌ی خوبی باشه. با توجه به این که مدل هشتاد بیست برای گرامر هم صادقه، شما کافیه فقط یک چیت شیت از قوانین اصلی(زمان‌ها، ضمایر، قیدها و…) ایجاد کنید و در هنگام نوشتن بهش مراجعه کنید. اینطوری هم در زمان صرفه جویی میکنید و هم اعتماد به نفس بیشتری در هنگام نوشتن دارید و هم بر اثر تکرار قوانین وارد ذهنتون میشن. من چیت‌شیت هام فوق العاده شخصی‌ن و تقریبا برای هرکس دیگه‌ای غیر از خودم غیر قابل فهم و مشخصا کمکی به به فردی نمیکنند(وگرنه مثل همیشه در اختیارتون میذاشتم) اما برای این که یه سرنخی از این که یه چیت شیت میتونه چه شکلی باشه داشته باشید میتونید این اسکرین شات گنگ رو ببینید:

Screenshot-2017-12-16 Android

من برای چیت شیت یه قانون خیلی مهم دارم و اونم اینه که درست کردنش نباید وقت زیادی بگیره، فکر میکنم اگر شما هم این تو ذهنتون باشه، بد نباشه. چراکه خیلی زود ادم ممکنه در دام درست کردن جدول‌های خوشگلی بیفته که به هیچ دردی نمیخورند.

به عنوان ابزار من از گوگل شیت استفاده میکن برای ایجاد این فایل‌ها و خوبیش اینه که همیشه و در همه جا در دسترس خواهد بود.

خبر خوب هم اگر در مورد چیت شیت بخواید این که واقعا بعد یه مدت بهش مسلط میشید و دیگه نیازی نیست بهش مراجعه کنید:)

ب) کتاب خوندن: خنده دار به نظر میرسه ولی به نظرم خوندن کتاب انگلیسی(و نه  صرفا مقاله) کمک زیادی به درونی شدن قواعد انگلیسی میکنه، طبعا پیپر ندارم که پشت ادعام بذارم اما به تجربه‌م اعتماد کنید، کتاب خوندن به شکل فوق العاده‌ای اعتماد به نفس آدم رو در زبان انگلیسی بالا میبره و از اون مهمتر کمک میکنه قواعد رو به صورت ناخودآگاه متوجه بشیم. در واقع همونطور که شعبانعلی میگفت: از روی زیبایی یا زشتی جملات متوجه درست یا غلط بودنشون بشیم. برای کتاب خوندن توصیه های متفاوت زیاد هست،‌از ایده های که میگن کتاب اروتیک بخونید(من خوندم جالب نبود) تا این ایده که از کتابهای ساده تر شروع کنید.به نظرم میشه گشت و نویسنده هایی رو پیدا کرد که نثر ساده‌تری دارند. بلاگرهایی که کتاب نوشتن گزینه های خوبی هستند چرا که با نثری نزدیک به اونچه که در اینترنت و از مقاله هاشون میخونیم مینویسند و این حس اشنایی ایجاد میکنه.

ج) نوشتن: این هم کمی احمقانه به نظر میاد ولی برای یادگیری بیشتر چیزها، هیچ راهی جز انجام دادن اونکار وجود نداره. میخواد یادگیری برنامه نویسی باشه یا یادگیری زبان. بهترین راه خوب شدن در نوشتن خود فعل نوشتن هست. میتونید یک اکانت توییتر انگلیسی باز کنید و در اون توییت کنید، یا یک اکانت مدیوم ناشناس و یا حتا صرفا برای خودتون. مهمترین نکته اما اینه که بنویسید. من خودم با انگلیسی نوشتن یاد داشت های کوتاه روزمره‌م شروع کردم. مشخصا اولش خیلی احمقانه و ابتدایی به نظر میرسید

Buy bread for home. call the dentist

a really bright idea about how pick up a girl.

اما کم کم اوضاع بهتر میشه و اعتماد به نفس بیشتری پیدا میکنید. برای گام اول فکر میکنم همین که یادداشت های روزمره‌مون رو به انگلیسی بنویسیم بتونه کمک اساسی به بهبودمون بکنه.

مهم‌ترین موضوع اینه که از غلط نوشتن نترسید و برید جلو. من خودم تاحالا چارپنج تا پول رکوئست برای ریدمی‌های گیتهابم گرفتم که صرفا غلطهای گرامریم‌ رو اصلاح کردن. نه تنها ناراحت نشدم، خجالت نکشیدم، بلکه عمیقا خوشحال شدم از این که فرصتی پیش اومده تا  چیز جدیدی یاد بگیرم.

Screenshot-2017-12-16 01sadra GithubFa

همیشه باید یادمون باشه که آدم‌ها اونقدرهاهم که فکر میکنیم درباره‌ی ما فکر نمیکنند واگر کسی غلط گرامری در متنمون ببینه بهتر از اینه که هیچ متنی ازمون نبینه.

راه حل کوتاه مدت؛

فرض کنید همین فردا باید یک رزومه‌ی شیک تحویل بدید یا برای گیتهابتون ریدمی بنویسید. مسلما راه‌حل های بالا کمکی به شما نمیکنند. با ما باشید، تا با کمک مهندسین نرم افزار گرامر خودمون رو تقویت کنیم.

من برای نوشتن زبان انگلیسی دوتا ابزار همیشگی کنار دستم دارم، مشخصا و واضحا تعداد ابزارهای مشابه بی نهایت زیاد هست اما نکته‌ی این متن اینه که نمیخواد شما رو گیج کنه، اگر کار من با این دوتا ابزار راه افتاده،احتمالا کار بیشتر افراد خواننده‌ی این متن هم راه میفته، نتیجتا به جای وسواس گرفتن روی انتخاب ابزارها به کاربرد و نتیجه نگاه کنیم.

ابزار اول، اکستنشن معروف Grammarly هست. گرامرلی  جلوی غلط های خیلی تابلوی گرامری رو میگیره(و نه همشون رو) اکتسنشن فایرفاکس و کروم داره، وب اپ داره که اجازه میده متنهاتون رو در اون ادیت کنید و پیشنهادهای خوبی میده همیشه. اکستنشنش تقریبا هرباکس ورودی متن در صفحه رو برای پیدا کردن غلط گرامری آنالیز میکنه و در کل اگر از داده هامون استفاده غیر معقول نمیکنند خدا خیرشون بده.

در نسخه‌ی رایگان تقریبا نوددرصد امکانات رو دارید و به نظرم کفایت میکنه. یک زمانی میشد یک هفته نسخه‌ی پریمیومشون رو  به شکل آزمایشی داشته باشی(یا حداقل یه کلکی بود که میذاشت یک هفته نسخه‌ی پریمیوم داشته باشی) و من تجربه کردم اون نسخه رو. حقیقتا چیزی نداشت که دلم براش تنگ بشه. در هنگام نوشتن ممکنه اخطار زردی نشون بده و بگه خطای پیشرفته دارید و شما بگید یا هاوکینز چه خطایی دارم و بعد چون نسخه ی پریمیوم ندارید که خطا رو ببینید ناراحت بمونید. اما زمانی که نسخه‌ی پریمیوم داشتم، بیشتر مواقع(حداقل برای من) این خطاهای پیشرفته این بود که فلان کلمه رو زیاد تو متن استفاده کردی کمش کن، که مشخصا من در استایل نوشتار از یک نرم افزار پیروی نخواهم کرد و شما هم نکنید:).

 

ابزار دوم: گرامرلی نمیتونه همه ی خطاها رو بگیره. مثلا جمله : برادرم تعداد کمی شکر خرید. در فارسی از نظر دستور زبان درسته اما متعارف نیست.در انگلیسی هم به راحتی میتونید جمله ای بنویسید که از نظر گرامری درست باشه اما از نظر ساختاری غیر متعارف باشه. برای همین من جاهایی که دو به شک باشم از این وبسایت استفاده میکنم.( اسم سختی داره) شما جمله ی مورد نظرتون رو در باکس سرچ این وبسایت سرچ میکنید و اون میره آرشیو چندسال گذشته روزنامه ها و مجلات آمریکایی رو میگرده و جملات مشابه اون رو براتون میاره و بعد شما به راحتی میتونید متوجه بشید که جملتون متعارف هست یا که نه و از این جهت فوق العاده ست. وبسایت‌های دیگه‌ای هم هستند که مشابه این کارو انجام بدن ولی من با این یکی از همه راحت تر بودم. همیشه در بوک مارکم هست و بهش رجوع میکنم.

ضمنا از این دو ابزار میشه استفاده کرد در خدمت راهکارهای بلند مدت. مثلا تمرین نوشتن با این ابزارها خیلی ساده‌تر میشه. فرض کنید هرروز صبح بلند میشید و صد کلمه در یک مدیوم ناشناس منتشر میکنید با این کلمات. بعد از دوماه شما شکسپیر خواهید بود:)). تاکید دوباره روی این موضوع که بهترین راه یادگیری یک مهارت انجام دادن اون هست و حالا که به انگلیسی نوشتن اینقدر ساده هست، چرا  همین الان شروع نکنیم؟

 


دومین متن از چهارگانه‌ی ریدینگ، رایتینگ(همین متن) ، لیسنینگ و اسپیکینگ هم نوشته شد. تا الان ایده‌های خوبی درباره‌ی یادگیری زبان، حفظ لغت و یادگیری گرامر انگلیسی داریم، امیدوارم با گشت زمان و کسب تجربه‌ی بیشتر بتونم این مجموعه رو کامل کنم.

۰ ۰