بلاگ پایدار

اگر دلتان برای یک بازی ماجراجویی دو بعدی با فضایی فانتزی و منحصر به فرد، داستانی جذاب و موسیقی گوش نواز تنگ شده و دوست دارید برای دو سه ساعتی هم که شده وقت خود را با چنین اثری سپری کنید و در همین مدت هم آن را به پایان برسانید، قطعا پیشنهاد ما به شما بازی Neversong است.

استودیو Serenity Forge در سال ۲۰۲۰ دومین و جدیدترین اثر خود را روانه بازار کرد. عنوانی که توانست صرف نظر از مدت زمان بسیار کوتاه گیمپلی‌اش، توجه منتقدین و مخاطب را به خود جلب کند. Neversong یک بازی ماجراجویی با محوریت یک پسربچه به نام «پیت» است که در دنیایی فانتزی و وهم انگیز روایت می‌شود. بازی با آنکه دو تا سه ساعت بیشتر گیمپلی ندارد، اما با این وجود همچنان عنوانی تاثیرگذار به شمار می‌آید. این مسئله از دید سازندگان بازی تا جایی مهم خواهد بود که اولین متنی که در بازی مشاهده می‌کنید این است:

Neversong داستانی تاثیرگذار درباره «از دست دادن» و «امید» است. این بازی شامل صحنه‌هایی از مرگ‌های ناگهانی است که ممکن است بسیاری از افراد را عمیقا متاثر کند.

خطاب به آن‌هایی که از این مسئله رنج می‌برند: بدانید که تنها نیستید. لطفا از بقیه کمک بخواهید.

البته نگران نباشید، شاید چنین متنی در ابتدای بازی و در بخش «درباره بازی» در فروشگاه‌ها بیشتر جنبه کنجکاو کردن مخاطب برای تجربه کردن اثر را داشته باشد. Neversong به هیچ وجه خشن یا غیرمنتظره نیست! بازی تنها می‌خواهد به طرز هنرمندانه‌ای مفاهیم مورد نظر خود را در دنیایی فانتزی و جذاب که هر از گاهی هم با چاشنی‌های ترسناکی هم ادغام شده، به مخاطب منتقل کند و در این مسیر موفق هم می‌شود.

به طور خیلی خلاصه، داستان بازی Neversong در مورد یک پسربچه بی سرپرست به نام «پیت» است که همیشه تنها بوده و هیچوقت دوستی نداشته. ماجرا از وقتی شروع می‌شود که پیت با دختری به نام «رِن» آشنا می‌شود و دوستی عمیقی بین این دو شکل می‌گیرد. از آن موقع به بعد، پیت و رن تمام وقت خود را با یکدیگر می‌گذرانند، پیانو می‌نوازند و اوقات خوشی را سپری می‌کنند. اما از آنجایی که هیچگاه قرار نیست اوضاع به خوبی باقی بماند، روزی فرا می‌رسد که یک شخصیت مرموز به این دو دوست حمله‌ور شده، رن را می‌دزدد و پیت هم بیهوش می‌شود. حال پیت می‌خواهد دوست خود را پیدا کند!

Neversong المان‌های بسیار زیادی را در خود گنجانده که برای هیچکدام از ما تازگی ندارد و با آن‌ها در آثار مختلف حسابی سر و کار داشته‌ایم؛ اما این مسئله عملا نقطه ضعفی به شمار نخواهد آمد چراکه بازی می‌تواند با المان‌های منحصربه‌فرد و جذاب خود یک اثر مستقل را پدید آورد که حرف‌های زیادی برای گفتن دارد.

مکانیک‌های گیمپلی بازی و مبارزات آن هم بسیار جالب و جذاب‌اند. بازی به زیبایی جس کنجکاوی مخاطب را از دو سو درگیر می‌کند. اول، سیر داستان بازی است که مخاطب تمایل زیادی به کشف آن دارد و دوم، ابزارهای جدیدی است که بازی به مرور آن‌ها را در اختیار شما قرار می‌دهد و با دسترسی به هریک از آن‌ها می‌توانید بخش‌های جدیدی از دنیای بازی را کشف کنید. در کنار تمام این مسائل، بازی شخصیت‌های بسیاری را هم سر راه شما قرار می‌دهد که می‌توانید با آن‌ها صحبت کنید، از آن‌ها سوال بپرسید و بتوانید دنیای پیرامون خود را بهتر بشناسید.

در نهایت باید گفت که Neversong قطعا ارزش سه ساعت وقت گذاشتن را خواهد داشت و مطمئنا می‌تواند تجربه خوبی را به مخاطب خود ارائه دهد. اگر طرفدار این سبک بازی هستید، حتما به سراغ تجربه این بازی بروید و نظرات خود را با ما در میان بگذارید.